این روزها را هرکسی سوال می کنه «حالتون خوبه»؟
میگم «شکر ، الحمد الله»
از وقتی هم که یادم میاد همینو میگفتم!
اما یه فرق بزرگ کرده و اون چند صدم ثانیه مکثه قبل از تکلمه. اول چند لحظه همه مشکلات رو تو ذهنم مرور میکنم تمامشون رو. بعد میگم «شکر ، الحمدالله»
اما داشتم چند روزی میگشتم دنبال سرچشمه این دو کلمه . چرا اینها رو میگم؟ آیا فقط یه جور ارضا کردن آموخته هاست؟ چیز هایی سالها تو گوشمون خوندن؟
عمیقا اعتقاد دارم تفال به قرآن از تفال به حافظ به جا تر است. این بار هم به دادم رسید وقتی در دستم میگرمش ، چشمام رو میبندم و میگم «خدا با من حرف بزن! خودتو بهم نشون بده همونطور که به موسی تو طور نشون دادی، همونقدر واضح!»
و جوابمو گرفتم:
و ان یمسسک الله بضر فلا کاشف له الا هو و ان یردک بخیر فلا راد لفضله یصیب به من یشاء من عباده و هو الغفور الرحیم
خدا بهم گفت پسر خوب اگه من ازت امتحانی میگیرم فقط خودمم که میتونم کمکت کنم............. بیا من مهربونم!
به نا امیدی از این در مرو بزن فالی
بود که قرعه دولت به کام ما افتد